بیکرانگی

وبلاگ دکتر وحید سهرابی فر

بیکرانگی

وبلاگ دکتر وحید سهرابی فر

سلام
* این وبلاگ دریچه ای است به جهانی که من در آن زندگی می کنم، یعنی جهان افکارم. بنابراین هر بحثی که در آن مطرح می شود، به مانند یک فرایند در حال تکامل است و در روندی که طی می کند ممکن است دچار تغییر و تحول شود.
* حضور شما در این جهان و اشتراک افکار و نزدیک کردن افق های نگاه به یکدیگر، از عمده ترین دلایل ایجاد این وبلاگ است.
* "سرگشته" و "بیکرانگی" دو واژه ای هستند که در ذهن من جایگاه خاصی دارند، و از وبلاگ قبلی ام با من همراه بوده اند.
وحید سهرابی فر

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین پژوهی» ثبت شده است

انجمن علمی دین پژوهی ایران با هدف بسط و تعمیق دانش دین پژوهی در ایران فعالیت های علمی خود را آغاز کرد. این انجمن با تشکیل هیئت موسس و به تصویب رساندن اساسنامه، موفق به کسب موافقت اصولی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شد. پس از این مرحله با انتشار فراخوان عمومی و جذب عضو، در اردیبهشت ماه سال جاری اقدام به برگزاری مجمع عمومی انجمن کرد و در این مجمع، هیئت مدیره انجمن با رای اعضا انتخاب شدند. بر اساس رای اعضای انجمن این افراد به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند:

مرتضی کریمی نیا، قدرت الله قربانی، نعیمه پورمحمدی، زرین مناجاتی، نرجس ابوالقاسمی، مریم حقی، وحید سهرابی فر

در نخستین جلسه هیئت مدیره، بر اساس نظر اعضا آقای وحید سهرابی فر به عنوان رئیس انجمن، آقای قدرت الله قربانی به عنوان نائب رئیس، خانم نرجس ابوالقاسمی به عنوان مسئول امور مالی و خانم مریم حقی به عنوان دبیر انجمن انتخاب شدند.

در نخستین برنامه، پنج سخنرانی ناظر به ساحت های مختلف دین پژوهی توسط این انجمن ارائه خواهد شد. اطلاعات این نشست ها در پوستر قابل مشاهده است. انجمن دین پژوهی از تمام صاحب نظران، اساتید، پژوهشگران و دانشجویان دعوت می کند تا با مشارکت خود در برنامه های انجمن به شکوفایی و بالندگی این نهال نوپا کمک کنند و از این رهگذر زمینه را برای رشد و گسترش هرچه بیشتر دانش دین پژوهی در ایران فراهم کنند.

IranianARS@gmail.com

 

  • وحید سهرابی فر

 

با راه اندازی کانال «بیکرانگی» در سایت آپارات، از این پس برخی از سخنرانی ها، گفتگوهای علمی و نیز درسگفتارها را در این سایت بارگذاری خواهم کرد.

 

در سخنرانی «دین پژوهی چیست و چرا مهم است؟» به معرفی رشته جدید دین پژوهی و اهمیت آن پرداخته ام. دلایل رشد چنین نگرش هایی و ضرورت به کار بردن آنها را مورد بررسی قرار داده ام و در نهایت نقدی نسبت به آن مطرح کرده ام.

 

 

این ویدئو را می توانید در این لینک مشاهده کنید.

  • وحید سهرابی فر

«سرطان را همچون سرماخوردگی درمان میکنیم». جملاتی این چنین توجه هرکسی را به خود جلب می کند و باعث می­شود در شبکه­های مجازی مباحث بسیاری پیرامون «طب اسلامی» شکل بگیرد. از سوی دیگر، پسوند «اسلامی» برای طب و اِسناد آن به پیامبر اسلام (ص) و منبع وحیانی، برای جامعه­ی ایران که اکثریتی دیندار دارد، عنوان شایان توجهی است. آقای عباس تبریزیان بنیان­گذار چنین طبی است. او چندین جلد کتاب در این زمینه نگاشته و سعی کرده روایاتی را که نکات پزشکی در آنها بیان شده است سامان دهد و از آنها اصولی برای درمان بیماری ها استخراج کند. او میان «طب سنتی» و «طب اسلامی» تفاوت قائل است و از منکران «طب اسلامی» گاه با عناوینی چون کافر و مرتد یاد می­کند. این در حالی است که بسیار از علماء با این رویه همراه نیستند و حتی رئیس پژوهشگاه دارالحدیث مدعی می شود که «غالب روایت طبی سند ندارند و اهل بیت (ع) در پی تاسیس نظام طبی نبودند».

آنچه این مباحث را مجددا به کانون توجهات بدل کرد، ماجرای آتش زدن کتاب هاریسون – کتابی مرجع در پزشکی - توسط آقای تبریزیان بود. او در پی آن بود که با این کار مخالفت خود را با پزشکی جدید/شیمیایی/یهودی اعلام کند. این رفتار واکنش­های مختلفی در پی داشت و افراد بسیاری از حوزه تا دانشگاه آن را رفتاری بسیار مذموم دانستند. در اقدامی کم سابقه، مدیریت حوزه علمیه قم، بیانیه ای رسمی صادر کرد که ضمن محکوم کردن این اقدام، ساحت حوزویان را از چنین تفکرات و رفتارهایی مبرا دانست.

 

منابع معرفت

با این حال اگر از سطح کنش و واکنش­ها کمی فراتر برویم و در ریشه­های این تفکر کمی درنگ کنیم، قادر خواهیم بود این ماجرا را بهتر تحلیل کنیم. سوال اصلی این است که منابع معتبر معرفت نزد ما چیست؟

در نگاه نخست می توان از چند منبع برای معرفت نام برد. 1) یکی از منابع مهم معرفت عقل بشری است که از اهمیت و جایگاه ممتازی در «شناخت حقیقت»، «رسیدن به دین» و نیز «اصلاح دین» از امور ناصحیح برخوردار است[1]. جایگاه عقل چنان است که در برخی از متون دینی از آن به عنوان حجت باطنی خداوند در کنار حجت ظاهری – پیامبران و امامان- یاد شده است[2]. 2) یکی دیگر از منابع معرفت، تجربه است که بر اساس آن فرد بر اساس یافته های حسی، اموری را به تجربه می آموزد و حیطه دانسته های خود را گسترش می دهد. مهمترین منبع معرفت در علوم طبیعی، تجربه است. 3) منبع دیگری که بایستی در اینجا از آن سخن گفت، نقل (گواهی) است که بر اساس آن، دایره دانسته های ما از طریق گواهی­ای که راوی از فرد صاحب خبری ارائه میدهد،‌ گسترش می یابد. در اینجا نیز اگر گواهی کننده و نیز فردی که از او گواهی شده،‌ افراد مطلع و قابل اعتمادی باشند، می توان گواهی آنها را به عنوان یک منبع معرفتی معتبر پذیرفت[3].

 

معرفت تک منبعی یا چند منبعی

پرسشی که برای تحلیل این کتاب سوزی بایستی به آن پاسخ مناسبی بدهیم این است که منظومه معرفتی ما، بایستی تک منبعی باشد یا چند منبعی؟ نگاه دینی در این زمینه چیست؟

پاسخ سوال نخست به نظر روشن است. ما انسان ها بایستی از تمام قوای شناختی خود که ما را در بسط حیطه دانسته ها یاری می رسانند، استفاده کنیم. به عبارت دیگر، اگر فردی تنها عقل را بگیرد و علوم دیگر را نفی کند و به نوعی دچار عقل پرستی شود، طبیعتا دانسته هایی را که صرفا از راه تجربه قابل حصول است، از دست خواهد داد. بالعکس، کسی که تمام دانش را منحصر در تجربه کند، طبیعتا خود را از یافته های دیگر منابع معرفتی محروم خواهد کرد. بنابراین، به نظر روشن است که برای بهره بردن از یک نظام معرفتی معقول و موجه، بایستی از تمام قوای شناختی خود بهره ببریم.

به کار بردن منابع متعدد در ساختن بنای معرفت موجب می شود بنای معرفت ما جامع تر باشد و از محدودیت­های هر منبع معرفتی فراتر برود. زیرا هر کدام از این منابع در یک شعاع خاص برد دارند و اگر بخواهیم به فراتر از آن دست یابیم، نیازمند استفاده از منابع دیگر هستیم. نکته مهمتر اینکه به کار بردن منابع معرفتی مختلف زمینه اصلاح­گری آنها نسبت به یکدیگر را فراهم می­کند. همچنان که عقل ممکن است خطا کند و آموزه های نقلی آن را اصلاح کنند، آموزه های نقلی نیز ممکن است به جهت یافته­های تجربی نیازمند بازاندیشی باشند. این در حالی است که اگر معرفت را تک منبعی بیانگاریم، آنگاه این فرصت اصلاح گری و خطایابی در ساختمان معرفت خود را از دست داده ایم.

نکته مهم دیگر اینکه وقتی در آموزه های دینی نظر می کنیم و سیره معصومین را مورد مطالعه قرار می دهیم، تاکید بر معرفت چند منبعی را می یابیم. همچنان که پیش از این اشاره شد، در احادیثی این مضمون وجود دارد که عقل دین را اصلاح می کند. یعنی عقل می تواند دین را از خرافه پیراسته کند. دین می تواند عقل را شکوفا کند[4] و اساسا عقل و شرع نسبت بسیار نزدیک و در هم تنیده ای دارند که قابل انفکاک از هم نیست[5].

در سیره معصومین (ع) هم توجه به منابع معرفتی دیگر از اهمیت بسیاری برخوردار است. معصومین هنگام مریضی از پزشک احتزار نمی­کردند و هیچگاه استدلال نشده که من چون معصوم هستم و از علم آسمانی برخودارم، نیازمند به طبیب نیستم. از سوی دیگر، دستور صریح قرآن به پیامبر (ص) مبنی بر مشورت کردن با صحابه در امور جامعه، نشانه دیگری است که اگرچه پیامبر اکرم (ص) به منبع بی نظیر وحی متصل است، خود را از منابع معرفتی دیگر، جدا نمی کند! همچنان که در جنگ خندق، پیامبر (ص) بر اساس مشورت و طبق نظر سلمان، ایده حفر خندق را برگزید.

 

مشکل معرفتی تبریزیان

اگر فردی منابع معرفتی متعدد را حذف کند و یک منبع معرفتی را به جای همگان بنشاند، علاوه بر اینکه از گزاره های منابع دیگر محروم شده است، امکان اصلاح گزاره های معرفتی خود را نیز از دست داده است. آنچه در مورد عملکرد آقای تبریزیان دیده می­شود همین رویه است. پیامبر (ص) داعیه پزشکی نداشتند و اساسا رسالت ایشان امور این چنینی نبود. به تصریح قرآن کریم، پیامبر (ص) یک انذار دهنده است[6] و اساس رسالت او نیز بر بشارت و انذار در طریق هدایت استوار است. قرآن نیز خود را کتاب «هدایت» معرفی می­کند[7]و نه کتاب پزشکی و امور مشابه.

افزودن باری دیگر بر گرده دین، آن هم باری که دین از اساس ادعایش را نداشته، نتیجه­ای جز بدنامی دین نخواهد داشت. مشابه همین رفتار را در عملکرد افرادی می توان دید که در پی اسلامی سازی علوم مختلف هستند. آنچه مسلم است، این است که اسلام، دین هدایت است و در پی نشان دادن راه کمال و صلاح است. از همین زاویه، آموزه هایی را در باب شوون مختلف زندگی بشر ارائه کرده است. معنای این آموزه­های کلی این نیست که اسلام بایستی نظریه های مختلفی در باب تمام شوون زندگی انسانی ارائه کرده باشد! همچنین معنای این گزاره ها این نیست که متد و روش علوم مختلف را – مثلا در پزشکی متد تجربی را- کنار بگذاریم و گزاره های یک علم تجربی را با متد نقلی بسنجیم! اگر درنگی در این تفاوت ها داشته باشیم، آنگاه خود را از منابع معرفتی مختلف محروم نمی کنیم و بار مسئولیت جدیدی نیز بر گرده دین نمی گذاریم و تلاش خود را صرفا به رسالت اصلی دین که همانا هدایت انسان است، معطوف می کنیم.

 

این مطلب پیش از این در نشریه «خیمه» و نیز سایت دین آنلاین منتشر شده است.

 

[1] به طور مثال در حدیثی از حضرت علی (ع) می­خوانیم: «الدین لایصلحه الا العقل» دین را به جز عقل سامان نمی‏بخشد.

[2]  «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‌»

[3]  در معرفت شناسی علاوه بر موارد فوق منابع دیگری مانند «حافظه» و «درون نگری» نیز به عنوان منابع معرفت معرفی شده اند که اکنون محل بحث ما نیست.

[4]  حضرت علی (ع): «فبعث فیهم رسله و واتر إلیهم أنبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول»

[5]  1. حضرت علی (ع): «العقل شرع من داخل والشرع عقل من خارج»

[6]  إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا یُوحَى إِلَیَّ وَمَا أَنَا إِلا نَذِیرٌ مُبِینٌ (احقاف: 9)

[7]  بقره:2

  • وحید سهرابی فر

  • وحید سهرابی فر

در این جلسه به بررسی انتقادی دین شناسی دکتر عبدالکریم سروش خواهیم پرداخت. نظریه پرداز جناب دکتر فنائی است و جناب دکتر موسوی و بنده نیز نظرات خودمان را در این زمینه عرضه خواهیم کرد.


 نقد دکتر فنائی، دارای دقت ها و نکات جذابی است. حضور در این جلسه به علاقه مندان بحث دین و تجدد پیشنهاد می شود.


ورود برای عموم آزاد و رایگان است.



  • وحید سهرابی فر

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در نشست علمی «خاستگاه معنویت جدید در ایران»، دکتر وحید سهرابی‌فر به سخنرانی پرداخت.

سهرابی‌فر در این نشست گفت: معنویت همواره یکی از نیازهای بشر بوده است. این نیاز در طول تاریخ توسط ادیان تأمین شده است و عالمان معنوی در واقع همان عالمان دینی بوده‌اند که به بعد معنوی دین توجه می‌کنند. با این حال در دوره اخیر شاهد ظهور «معنویت جدید» هستیم؛ معنویتی که خود را مستقل از دین معرفی می‌کند.

وی افزود: بررسی پیشینه این معنویت ما را به موضوع چگونگی شکل‌گیری مدرنیته رهنمون می‌شود. با بررسی وضعیت چند قرن اخیر غرب و در نظر گرفتن جریان‌های مهمی چون نهضت اصلاح دینی، روشن‌گری، رمانتیسیم و اصالت، ظهور چنین معنویت‌هایی در غرب قابل تبیین است.

این استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه گفت: جامعه ما نیز که تحت تأثیر امواج مدرنیته غربی قرار گرفته است، از این جریان مصون نبوده است و امروزه معنویت‌های جدید در قالب‌های مختلفی چون ورزش، دوره‌های موفقیت و کسب ثروت، ترک اعتیاد، رمان، فیلم و ... در جامعه ما شیوع یافته است. روی‌کرد گزینشی و تلاش در راستای چاره‌جویی برای مشکلات انسان جدید (مسئله معنا، سبک زندگی‌های نوین، تجارب زیسته متفاوت، مواجهه با سطوح مختلف مدرنیته) از ویژگی‌های این معنویت‌ها است.

وی در پایان گفت: بررسی انتقادی این معنویت‌ها نشان‌گر آن است که تصویر انسان در این معنویت‌ها، تصویری بسیار محدود، زودگذر و دنیوی است. این مسئله موجب می‌شود توصیه‌های این معنویت‌ها با واقعیت وجودی انسان سازگار نباشد.

گفتنی است این نشست روز پنجشنبه چهارم بهمن 1397 ساعت 11:30 در سالن شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

گزارش سایت دانشگاه ادیان و مذاهب


  • وحید سهرابی فر

مقاله ای به زبان انگلیسی، در بررسی انتقادی دیدگاه چارلز تیلور در باب پیامدهای مدرنیته برای دینداری که سال گذشته  منتشر کردم.

برای دریافت اصل مقاله می توانید به اینجا یا اینجا مراجعه کنید.




  • وحید سهرابی فر

در تیرماه برای شرکت در یک دوره گفتگوی ادیان با موضوع صلح، به مدت سه هفته در ژنو سوییس بودم. این دور از گفتگوی ادیان با حضور نمایندگانی از سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از چهار قاره آسیا، اروپا، آمریکا و آفریقا برگزار شد.  میزبان این دور از گفتگوها شورای جهانی کلیساها بود. سایت شورای جهانی کلیساها، مصاحبه ای از بنده گرفته که ترجمه گزیده ای از آن را در ادامه می بینید:



وحید سهرابی فر دانش‌آموخته حوزه علمیه قم است. او پس از تحصیل در حوزه علمیه، تحصیلات خود را در دانشگاه ادیان و مذاهب در شهر مقدس قم ادامه داده است. وی سال گذشته از پایان‌نامه دکترای خود با عنوان "پیامدهای مدرنیته برای دین و معنویت: بررسی انتقادی دیدگاه چارلز تیلور" دفاع کرده است.





سهرابی فر از شورای جهانی کلیساها بابت برگزاری این دور گفت‌وگوی بین الادیانی تشکر می‌کند. او می‌گوید: «پیش از آغاز این دوره، منتظر یک جمع متکثر و مختلف بودم و افراد دعوت‌شده واقعاً چنین فضای متنوعی را پدید آورده بودند. افراد از آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی و از سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام در این دوره شرکت کرده بودند و هرکدام از یک بافت ویژه بودند که ترکیب غنی‌ای را تشکیل داده بود. موضوعات متنوعی در این دوره موردبحث واقع شد. یکی از محورهای اصلی، مقایسه متون مقدس ادیان در موضوعاتی چون مواجه با خداوند، پذیرش غیر، مسئله زنان و ... بود. از دیگر مسائل اصلی، موضوع صلح ازنظر ادیان مختلف بود.»

سهرابی فر معتقد است که آنچه ازاین‌گونه گفت‌وگوها می‌توان آموخت، کرامت و زیبایی‌ای است که خداوند در وجود هر انسانی نهاده است و این کرامت در تمام انسان‌ها وجود دارد. اگر ما پیروان ادیان مختلف این کرامت ذاتی را درک کنیم، آن‌گاه می‌توانیم زندگی مسالمت‌آمیز بر اساس احترام متقابل داشته و شاهد صلح بیشتر میان ادیان باشیم.


* لینک مصاحبه در سایت شورای جهانی کلیساها

** لینک مصاحبه در سایت دانشگاه ادیان و مذاهب 


  • وحید سهرابی فر



دینداری در دوران مدرن دچار تغییرات بسیاری شده است. تحلیل و بررسی این تغییرات یکی از مهم‌ترین موضوعات دین‌پژوهی به شمار می‌آید. در میان متفکران مختلف که در این زمینه نظرورزی کرده‌اند، چارلز تیلور (فیلسوف اجتماعی برجسته) به بررسی خاستگاه و ریشه‌های مدرنیته همت گمارده است. وی از طریق این بررسی‌ها به پیامدهایی پرداخته که مدرنیته برای دینداری داشته است. در این نشست به بررسی انتقادی دیدگاه تیلور خواهم پرداخت.

  • وحید سهرابی فر

 

تصور عمومی این چنین است که مدرن شدن مستلزم غربی شدن است. بر این اساس، فردی که در پی ایده های نوین است و دغدغه ی سوال ها و پاسخ های جدید را دارد، در اذهان بسیاری، متاثر از غرب تلقی می شود. اما آیا واقعا چنین است؟

ایده پردازی های نسبتا جدید در مورد مدرنیته، این تصور رایج را مردود می داند. به طور مثال ساموئل آیزنشتاد(2000)، از «مدرنیته های متکثر[1]» سخن می گوید. از نظر او این چنین نیست که مدرنیته صرفا یک الگو داشته باشد و رهبری این الگو هم به دست اروپا باشد بلکه امروز شاهد گونه های مختلفی از مدرنیته هستیم؛ گونه هایی که هر کدام ویژگی های خاص خودشان را دارند.

اگر گوهر اصلی مدرنیته را تفکر انتقادی بدانیم، این ایده/ارزش در شرایط مختلف می تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. پیشینه تاریخی و تجارب زیسته در کنار مسائل فرهنگی و دینی از جمله عواملی هستند که موجب می شوند شاهد مدرنیته های مختلف باشیم. جالب آنکه یکی از  ایده های مهم در فرهنگ مدرنیته غربی، ایده «اصالت» است. بر طبق این ایده، هر فرد بایستی بر اساس فهم خود زندگی کند و تلاش کند تا خویشتن خویش را تحقق بخشد. شیوع این نگاه را در فیلم ها، رمان ها، مشاوره ها به وضوح می توان دید. با این حال آنچه که معمولا در مورد اصالت مغفول می ماند، سطح دیگری از ایده اصالت است. بر اساس ایده اصالت، نه تنها هر فرد بایستی زندگی اصیل داشته باشد، بلکه هر جامعه نیز بایستی نسخه اصیلی از خودش باشد و نه یک کپی از جامعه دیگر! هر جامعه بایستی مسائل اصلی (و نه مسئله نماها) خود را بیابد و برای حل آنها تلاش کند. نه مسئله و نه حل آن، اموری وارداتی نیستند و یک جامعه اصیل، جامعه ای است که در این دو حیطه، اصیل باشد.

با در نظر داشتن این نکته، بایستی میان دو مفهوم غربی سازی و مدرن سازی، تفاوت قائل شویم. غربی سازی در واقع ساختن یک نسخه بدل بی کیفیت از غرب است در حالیکه مدرن شدن به معنای پویایی و تفکر انتقادی در سنت خویشتن است؛ حرکتی که موجب بارور شدن اندیشه و حل بسیاری از مسائل جامعه ما خواهد شد.

  • وحید سهرابی فر